اگر در نسخه موبایل ویدیوها به خوبی نمایش داده نشد لطفا از مرورگر دیگری استفاده کنید.
برای اجرای بهتره ویدیو لطفا VPN خود رو خاموش کنید.
جوکر: شاهزاده جنون گاتهام
در تاریکترین کوچههای گاتهام، جایی که سایهها حقیقت را میبلعند و جنایت در رگهای شهر جاری است، نامی وجود دارد که حتی بیرحمترین خلافکاران را به وحشت میاندازد؛ جوکر.
او فقط یک جنایتکار معمولی نیست، بلکه تجسمی از هرجومرج محض، دیوانگی خالص و دشمن قسمخوردهی نظم است. هیچ انگیزهی مشخصی ندارد، هیچ قاعدهای را نمیپذیرد و هیچ خط قرمزی برایش معنا ندارد. خندهی هولناک او، فریادی است بر پیکرهی تمدن، اعلامی بر پایان عقلانیت و آغاز هرجومرج مطلق.
ریشههای نامعلوم، سرگذشتی مبهم
هیچکس به درستی نمیداند جوکر از کجا آمده است. برخی میگویند او یک کمدین شکستخورده بوده که در اثر یک حادثه شیمیایی به هیولایی دیوانه تبدیل شده است. برخی دیگر معتقدند که گذشتهای بسیار تاریکتر دارد، گذشتهای که او خود به سخره میگیرد و میگوید:
“اگر قرار باشد گذشتهای داشته باشم، ترجیح میدهم که چند انتخابی باشد!”
دشمنی با بتمن، جنگی بیپایان
شاید تنها چیزی که در این دنیا جوکر را سرگرم نگه میدارد، وجود بتمن باشد؛ قهرمانی که خود را وقف عدالت کرده و در مقابل هرجومرج جوکر ایستاده است. اما برای جوکر، این نبرد چیزی فراتر از یک مبارزهی ساده میان خیر و شر است؛ او معتقد است که بتمن بدون او بیمعناست. این دو، همچون دو روی یک سکهاند؛ یکی تجسم نظم و دیگری تجسم آشوب.
جنایتهایی که تاریخ گاتهام را لرزاندند
جوکر بارها و بارها گاتهام را به لبهی نابودی کشانده است. او شهر را با گاز خندهی مرگبارش آلوده کرده، عزیزان بتمن را هدف قرار داده و حتی نشان داده که برای او، کشتن یا زنده نگهداشتن افراد تنها یک شوخی ساده است. از کشتن جیسون تاد، رابین دوم، تا فلج کردن باربارا گوردون، دختر کمیسر گوردون، هیچ حد و مرزی برای جنون او وجود ندارد.
چرا جوکر اینقدر ترسناک است؟
آنچه جوکر را به یکی از بهترین شخصیتهای منفی تاریخ تبدیل کرده، نه فقط اعمال بیرحمانهاش، بلکه ایدئولوژیاش است؛ اینکه همهی ما میتوانیم در لحظهای خاص، در شرایطی خاص، به او تبدیل شویم. جوکر، آینهای از تاریکیهای درونی ماست، تصویری از هر آنچه که میتوانیم باشیم اگر همه چیز را رها کنیم.
و شاید همین است که او را اینقدر خطرناک میکند؛ او نیازی ندارد که تو را بکشد تا برنده شود، فقط کافی است تو را متقاعد کند که دنیا همانقدر پوچ و دیوانهوار است که او میبیند… و آن لحظه، لحظهای است که او پیروز شده است.
“همه چیز فقط یک شوخی بزرگ است… و تو هنوز نخندیدهای!” 😈